پایگاه خبری انصارحزب الله:۱- موضعگیریهایی چند ماهه اخیر رئیسجمهور علیه ناهیان از منکر (در قضیه اسیدپاشی اصفهان) ، علیه نهی از منکر (در چند هفته پیش) و سخنان ایشان در جمع فرماندهان ناجا (درباره نهی پلیس از عمل به اسلام) آن هم در حالی که ایشان به عنوان یک مجتهد و تحصیل کرده حوزه علمیه علاوه بر تصدی ریاست جمهوری، مسئولیت عضویت در مجلس خبرگان رهبری را هم برعهده دارد از یک رویداد عجیب اما واقعی حکایت دارد!
صورت مسئله به صورت خلاصه این گونه است: رئیس جمهور تنها نظام دینی جهان به صورتی آشکار و علنی علیه احکام دین و حاکمیت دین موضع گیری می کند!
۲- شاید تا قبل از موضع گیری صریح مراجع عظام در خصوص سخنان ریاست جمهوری درباره عدم لزوم اجرای اسلام توسط پلیس، نتیجه گیری فوق تندروانه و غلط به نظر می رسید اما اخطار شدید مراجع بزرگوار در باره سخنان رئیس جمهور و تضاد آشکار این سخنان با معارف اسلامی و اندیشه سیاسی شیعه تردیدی باقی نمی گذارد که رئیس جمهور عامدانه و آگاهانه و در یک سیاست مدون چنین مواضعی اتخاذ کرده است.
۳- وقتی رهبر انقلاب و اکثریت مراجع موجود رفتن زنان به ورزشگاهها و استادیومهای مردانه را حرام اعلام کردهاند و معاون رئیسجمهور در امور زنان با استناد به خواست رئیسجمهور از برنامهریزی برای ورود زنان به استادیومها پردهبرداری میکند، وقتی وزارت ارشاد به نمایشگاه عکس زنان برهنه (در نیاوران) مجوز برپایی میدهد، زمانی که در جوار بارگاه منور امام هشتم، تئاتری مستهجن و خلاف اخلاق با حمایت و پشتیباني وزارت ارشاد به صحنه میآید، وقتی برخی سینماگران با تأیید وزارت ارشاد، در فیلمهایشان رسماً علیه اسلام و احکام آن موضع میگیرند، وقتی برپایی کنسرتهای شیطان پسند خلاف دین و عفت عمومی وجهه همت وزیر ارشاد میشود، وقتی ورود دختران با بلوز و جوراب شلواری به دانشگاههای دولتی عادی میشود، وقتی بیحجابی در مملکت رایج میشود باید به ریشههای این حوادث نگاه کرد. همه این موارد و هزاران مورد مانند آن که مثل عفونت سراسر کشور را فرا گرفته و در حال فاسد کردن تتمه اعتقادات دینی جامعه است سرخود و خودجوش و ناگهانی ایجاد نشده و نمیشوند.
دولتی که در برابر این حجم فساد و فحشاء و ارتکاب خلاف شرع ساکت و در برخی موارد حامی است (و البته نه تنها این دولت که متاسفانه دولتهای پیشین نیز چنین بوده اند!) ریشه اصلی این مفاسد است. شنیدن عباراتی اسلام ستیزانه از رئیسجمهور بزرگترین چراغ سبز به فاسدان و اسلام ستیزان و معاندان و فاسقان و فاجران در جهت مقابله با اسلام و احکام آن (آن هم در مملکت امام زمان عليه السلام) است.
مگر میشود رئیسجمهور نهی از منکر را علیه مردم بخواند و فاعلان منکر ساکت بنشینند و از این عبارت بهرهبرداری حداکثری نکنند؟ فاعلان منکر با شنیدن این عبارات دلگرم و امیدوار به ترویج فساد و اسلامستیزی میپردازند و میدانند که کسی جرات مقابله با آنان را ندارد بلکه میتوانند روی کمکهای دولتی و حداقل سکوت دولت حساب کنند.
۴- در چنین حالتی چه باید کرد و چه میتوان کرد؟ هنگامی که اکثریت جامعه سرگرم بلوای هستهای شده و ذهن و قلبشان معطوف به «ظریف» و «شرمن» است ، بهترین زمان برای اسلام ستیزان فرا رسیده که انتقام خود را از امام و شهدا و میراث آنها بگیرند! شاید گفته شود مقصود رئیسجمهور دین ستیزی نیست و کلام بد فهمیده شده اما اهالی فحشا و دشمنان خونی اسلام با تکیه بر همین عبارات چنگ بر روی اسلام کشیده و میکشند و در این میان این سوال باقی مانده که: مومنین کجایند و چه میکنند؟
۵-دربهترین حالت بایدگمان کرد ریاست محترم جمهوری اسیر دست اطرافیانی است که نیات و اهداف دینستیزانه خود را با دست و زبان رئیس جمهور محقق میکنند! اطرافیانی که قبل از این مرجع تقلیدی مثل شریعتمداری و مجتهدی مانند منتظری را به ورطه انحراف و مقابله با نظام سوق دادند!
چه بسا باید پذیرفت چنین اطرافیان فاسد و منحرفی در اطراف رئیس جمهور وجود دارند که با القاءتفکرات دین ستیزانه خود به ایشان، اهرم حکومت اسلامی را علیه اسلام به کار گرفته و میگیرند(اگر چنین نباشد باید به گزینه دیگری اندیشید که بسیار خطرناکتر از گزینه قبلی است!)
۶-چه مشکل از اطرافیان رئیس جمهور باشد و چه از منبع دیگر، سکوت در برابر موج گسترده و خطرناک اسلامستیزی دولتی، همراهی با این موج محسوب شده و همانند سکوت شاهدان ساکت روز عاشورا، همراهی با سپاه یزید و حمایت از جبهه باطل محسوب خواهد شد.
تمامی مؤمنان، عالمان، حوزویان، ائمه جمعه و جماعات و همه آنانی که درد و دغدغه دین دارند باید با اقتدا به مراجع عظام تقلید در دفاع از اسلام(که این روزها مظلومانه آماج تهاجم گرگهای فرورفته در لباس خودیها قرار گرفتهاند) به پا خاسته و عنان به دست باطل افتاده را به راه راست بازگردانند، که فردا دیگر برای پشیمانی نیز مجالی نخواهد بود.