آمریکا در جبهه جنوب
پایگاه خبری انصارحزبالله: «النباء»، یکی از نشریات رسمی داعش است که وضعیت میدانی نبرد در سرتاسر مناطق حضور این سازمان را به صورت هفتگی گزارش میکند. در شماره۵۱ این هفتهنامه، گزارشی استثنایی از درگیری با نیروهای تحت حمایت اردن و آمریکا در منطقه «بادیهالشام» با نیروهای داعش منتشر شده بود. «النباء» بدون اشاره به تاریخ وقوع این درگیری اعلام کرده بود که نیروهای مهاجم از پشتیبانی آتشباری ارتش اردن و بالگردهای آپاچی آمریکا برخوردار بودهاند.
البته با احتساب تاریخ انتشار نشریه میتوان زمان وقوع این عملیات را بین روزهای ۲۳ تا۳۰ مهر۱۳۹۵تخمین زد. داعش از این درگیری با عنوان مرحله جدید حمله صلیبی علیه دولت اسلامی یاد نموده و گزارش کرده بود که این نیروها از اردوگاههای احداث شده در نزدیکی مرز اردن به خاک سوریه اعزام شده بودند و از تسلیحات استراتژیک نظیر موشکهای «تاو» بهره میبردند.
داعش در گزارش خود مدعی بود که با حمله پیشدستانه از پیشروی این نیروها به سمت شمال جلوگیری کرده و در مناطق سيس، مكحول، مطوطه و ظاظا با آنان درگیر شده است. النباء در این گزارش مدعی بود که داعش با این ضربه پیشدستانه، برنامه آمریکا برای تصرف «بوکمال» در استان دیرالزور را با شکست روبرو ساخته است. پیش از این داعش با یک عملیات مشابه «جیشسوریهجدید» را نیز در دومین عملیات خود به «بوکمال» در روز ششم تیر۱۳۹۵، متحمل شکست سختی کرده بود.
داعش همچنین در ادامه گزارش خود از فرود نیروهای ویژه آمریکایی و اردنی توسط سه بالگرد در روستای «العليانيه» خبر داده بود که توسط بالگردهای آپاچی حمایت میشدند. طبق ادعای داعش این روستا در منطقهای دورتر از درگیریها واقع بوده و در نتیجه کماندوهای آمریکایی، اردنی و نیروهای تحت حمایت آنان، بعد از کشتن عده ای اهالی در خانهها بدون نتیجه روستا را ترک کرده بودند.
«النباء» در شماره۵۰ این هفتهنامه نیز از درگیری با نیروهای تحت پشتیبانی سنگین دو بالگرد آپاچی و پهپادهای آمریکا با داعش در نزدیکی منطقه «العليانيه» در۳۷ کیلومتری جنوب شرقی منطقه «خنيفيس» خبر داده بود. این درگیری در نزدیکی بزرگراه دمشق- بغداد به سمت نقطه مرزی «التنف» اتفاق افتاده بود. این نقطه مرزی روز ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، از سوی «جیش سوریه جدید» - به عنوان بخشی از نیروهای تحت آموزش آمریکا در اردن- از داعش پس گرفته شد.
این نیروها برای انجام عملیات از خاک اردن وارد سوریه شده بودند و از آن مقطع مرز التنف را در کنترل خود گرفته بودند. تصاویر هوایی حکایت از تردد عجیب کانتینرهای ترانزیت از این مرز به خاک عراق و برعکس دارند. این درحالی است که داعش بخش شرقی این نقطه مرزی در عراق را که استان انبار قرار دارد کنترل میکند و تمام مسیر این جاده بینالمللی نیز از شمال در معرض حملات داعش قرار دارد.
تمرکز آمریکا بر جبهه جنوبی
پیش از این «اشتونکارتر» در روز ۶ مرداد ۱۳۹۵، بود که برای اولین بار گفتمان خود را به سمت جبهه جنوب چرخش داده و اظهار کرده بود: «ائتلاف به شدت به دنبال فرصت برای ایجاد فشار به داعش از جنوب است که در راستای تکمیل تلاشهای ما در شمال شرق سوریه است که البته برای این منظور از کمکهای امنیتی شرکای اردنی خود کمک خواهیم گرفت و در آینده نمایش عملیاتی سوریه بواسطه نمایش عملیاتی عراق دگرگون خواهد شد.»
در سپتامبر۲۰۱۵در استان درعا، تشکیلات جدیدی شکل گرفته بود که از سوی اردن پشتیبانی میشود و به نظر میرسد، ارتباط مستقیمی با دعاوی وزیر دفاع آمریکا دارد. این ساختار جدید تحت عنوان «احرارالجنوب» با هدف مقابله با داعش شکل گرفته بود که بعدها به «احرارعشائرالجنوب» تغییر نام داد. ۸۰ درصد از اعضاء این ساختار را نیروهای قبایل ساکن در استانهای سویداء، درعا، قنیطره و حومه دمشق تشکیل میدهند و استعداد اولیه آن سه هزار نفر ارزیابی شده بود. جغرافیای عملیاتی «احرارعشائرالجنوب» حکایت از این دارد که این نیروها در امتداد مرزهای شرقی سوریه و اردن در استان درعا و منطقه «اللجاه» که حدفاصل بین استانهای درعا، سویدا و حومه دمشق است پراکنده شدهاند که هدف از آن گشایش راه بیابان «بادیهالشام» از حومه دمشق به سمت دیرالزور است.
ارتباط غضبفرات و عملیات در دیرالزور
نیروهای جبهه دموکراتیک سوریه روز۱۵آبان ۱۳۹۵، عملیات محاصره رقه را با نام «غضبفرات» در هماهنگی با ائتلاف «راه حل اصلی» به فرماندهی آمریکا از محور شمال آغاز کردند. «جان دوریان» سخنگوی ائتلاف «راهحلاصلی»، روز ۲۶ آبان ۱۳۹۵، مسیر پیشروی به سمت رقه را از شمال و مشتمل بر دو محور اعلام کرد. در حالی نیروهای جبهه دموکراتیک سوریه از روز آغاز عملیات۱۰۴مایل مربع را آزاد کردهاند که طی این مدت، ۱۹۸نفر تلفات برجای گذاشتند.
این تلفات قابل توجه حکایت از این واقعیت دارد که ایالات متحده برای محاصره کامل رقه راه سختی پیشروی خود دارد. وقوع عملیات ادعایی داعش طی دو هفته قبل از آغاز عملیات «غضبفرات» حکایت از افزایش مداخله بیسابقه نیروهای آمریکایی و اردنی برای پشتیبانی از نیروهای عشایری جبهه جنوب در مبارزه با داعش دارد که به نظر میرسد ارتباط مستقیمی با این عملیات دارد. در واقع رقه از جنوب، محصور به کرانه شمالی رود فرات است و نیروهای کُرد باید برای تکمیل محاصره رقه از پل «طبقه» و پل جدید به کرانه جنوبی رود منتقل شوند و سپس با عبور از پل قدیم رقه وارد بخش جنوبی شهر شوند. این درحالی است که چنین فرایندی با توجه به بکارگیری تکتیکهای جنگی از سوی داعش عملا اقدامی غیر ممکن به نظر میرسد.
بنابراین منطقی به نظر میرسد که نیروهای کُرد از محورهای کنونی داعش را در رقه محصور کنند و محاصره کرانه جنوبی توسط نیروهایی انجام شود که از استان حمص به سمت آن حرکت میکنند. از دیگر سو عملیات رقه بدون عملیات در دیرالزور، اقدامی ابتر به نظر میرسد، زیرا حضور داعش در دیرالزور قدرت مانور نظامی بالایی به این سازمان میدهد که بواسطه آن قادر خواهد بود نیروهای کُرد را از مسیر پیشروی به سمت رقه از پشت هدف قرار دهد.
داعش بواسطه دسترسی به بیابان جزیره در عراق و سوریه قادر به ایجاد اخلال و شکست هر نوع عملیات علیه رقه از جنوب است. بنابراین آمریکا برای توفیق در محاصره رقه باید از دو محور به سمت دیرالزور و جنوب رقه یورش ببرد تا قادر به مهار قدرت مانور داعش به سمت حسکه و رقه باشد. از طرفی باید گفت دیرالزور، منبع اصلی نفت در سوریه محسوب میشود که در صورت موازات تصرف آن با رقه، منابع عظیمی از درآمد را در اختیار دولت موقت شورای معارضین قرار میدهد. بنابراین آمریکا به دلایل عملیاتی و استراتژیک قطعا حمله به دیرالزور را در جریان عملیات رقه در دستور کار قرار خواهد داد.
چالشهای آمریکا در دیرالزور
اما آمریکا برای عملیات در دیرالزور با چالشهایی به مراتب بیشتر از عملیات در رقه روبروست. بخش زیادی از عشایر استان دیرالزور در بیعت داعش قرار دارند و در این میان تنها قبیله «شعیطات» با داعش در حالت تخاصم به سر میبرد. اما مسئله اینجاست که بخش زیادی از همین قبیله نیز بعد از ذبح۷۰۰ نفر از افراد آن توسط داعش در آگوست۲۰۱۴، در اتحاد با حکومت مرکزی به سر میبرند و برای مبارزه با داعش «جیش عشائر» را راه اندازی کردهاند.
این نیروها در جلوگیری از تسلط داعش بر فرودگاه نظامی دیرالزور و پایگاه تیپ۱۳۷و مناطق تحت سیطره ارتش در غرب شهر، نقش مهمی داشتهاند و در همراهی با ارتش در عملیات تدمر نیز مشارکت داشتهاند. تنها بخش کوچکی از نیروهای قبیله، زیر پرچم ارتش آزاد سوریه «جیشسوریه جدید» را تأسیس کردند که از توفیق کمی برخوردار بوده است.
این نیروها منقسم به دو بخش تیپ پیاده شعیطات و گروهان اول هستند که متحدینی نظیر تیپ و گردانهای«شهيد احمد عبدو» و «جيشاسودالشرقيه» نیز در کنار آنان قرار دارند که استعداد آنان بستر مناسبی برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز آمریکا را فراهم نمیسازند.
سه روز قبل از آغاز مرحله محاصره رقه، ارزیابی مسئولین امنیتی آمریکا، حکایت از این داشت که استعدادی بین۳۰ تا۴۰ هزار نفر لازم است تا امکان محاصره این شهر و ایجاد محدودیت مانور نظامی داعش فراهم شود، بنابراین تنها نقطه اتکاء ایالات متحده برای تأمین نیروی انسانی، جبهه جنوبی است که استعدادی معادل ۲۵تا۳۰ هزار نفر از نیروهای ارتشآزاد در آن قرار دارند و عشایر این منطقه نیز دلیل نفوذ کم داعش در جبهه جنوبی از همپیمانی با این سازمان برخوردار نیستند.
شواهد عینی حکایت از این دارد که داعش با درک تمرکز آمریکا بر جبهه جنوبی ضربه به ساختارهای تحت حمایت آن را به طور جدی در دستور کار قرار داده است. به عنوان مثال علاوه بر درگیریهای اخیر در بیابان بادیه و «حمادشامی»، داعش روز ۲۵ مهر۱۳۹۵، بواسطه یک خودروی انتحاری، مواضع «احرارعشائرجنوب» در پایگاه «الطبيه» واقع در اردوگاه «رکبان» در جنوب غربی استان حمص در مرز اردن را هدف قرار داد و نابود کرد. داعش همچنین روز ۱۸آبان ۱۳۹۵، «عبدالسلامخالدي»، فرمانده بخش شرقی این نیروها را در اردوگاه «رکبان» ترور کرد. پیش از این نیز داعش با یک عملیات مشابه «جیشسوریهجدید» را نیز در دومین عملیات خود به بوکمال که روز ششم تیر۱۳۹۵انجام شده بود، متحمل شکست سختی کرده بود.