پایگاه خبری انصارحزب الله: حجت الاسلام والمسلمین منصور غفوری معاون سیاسی شورای سیاست گذاری ائمه جمعه در جلسه هفتگي انصار حزبالله , به بررسی پیامدهای حماسه ۹دی در عرصه سیاسی و فرهنگی پرداخت که متن کامل آن تقدیم می شود:
موضوع جلسه دستاوردهاي حماسه نهم ديماه سال ۸۸ است. در آيهاي از قرآن کريم خطاب به مؤمنين آمده است که مثل کفار نباشيد و اين آيه آسيبشناسي براي مؤمنين است. به فرموده مقام معظم رهبري «خوديها» مراد است و اين آيه خطاب به خوديهاست.
بحرانهاي پيشرو
نظام اسلامي با بحرانهاي فراواني در طول اين سي و چند سال مواجه بوده و همه را پشت سر گذاشته است که در يک تقسيمبندي ميتوان آنها را به دو نوع تقسيم کرد؛ بحرانهايي که مرتبط با جنگ سخت چه داخلي و چه خارجي بود و بحرانهايي که مرتبط با جنگ سخت نبود. نمونه جنگ سخت درگيري با منافقين و خانه تيميهاي گروهکهاي مختلف ضد انقلاب و کلاّ جنگ و جدال ۳۳ ساله با اشرار که چارهاي جز اين نداشتيم. نمود اصلي جنگ سخت هم جنگ تحميلي ۸ ساله بود که هدف همه اين بحرانها هم از بين بردن نظام اسلامي بود.
بحرانهاي نوع دوم مدلي بود که دست بر اسلحه نشديم ولي خطر هم جدي بود. از جمله موضوع رياست جمهوري و خيانت بنيصدر و غائله منتظري که از نوع جنگ نرم بود و ميرفت که ريشه جمهوري اسلامي را بزنند.
آقا دو سه سال پيش فرمودند از قبيل فتنه ۸۸ هر ده سال به ده سال قبل از اين تکرار شده است. واقعاً گاهي بحرانهاي زيادي را پشت سر گذاشتهايم که در آنها از اسلحه خبري نبود چرا که جنس آنها از نوع جنگ نرم بوده است.
آقاي ريشهري در خاطراتش ميگويد که امام آن وقتي که نامه ۶/۱/۶۸ را نوشت ديگر تا پايان عمر هيچ وقت لبخندي به لبش نيامد که همان نامه عزل منتظري از قائم مقام رهبري بود. اگر مطالعهاي در کتاب رنجنامه مرحوم حاج سيداحمدآقا خميني(ره) داشته باشيد، ميبينيد که در آنجا حاج سيد احمد آقا(ره) نقل ميکند که من شاهد بودم که شما (منتظري) به امام چه ميگفتيد و چه مينوشتيد و امام چگونه جواب ميداد. و من ميسوختم از اينکه شما اينگونه جواب ايشان را ميداديد.
ما بايد اين موضوع را به نسل امروز منتقل کنيم؛ چرا که اگر انتظار داشته باشيم آنان که آن روز دخيل بودهاند، بيايند مطرح کنند، بعضي ممکن است قضايا را ماستمالي کنند و چيزي دستگيرمان نشود.
مباحث فراواني در موضوع بحرانشناسي در نظام جمهوري اسلامي و اينکه چه تدابيري توسط چه کساني انديشيده شد تا بحرانها دفع شده و از بين برود، وجود دارد.
فتنه ۸۸ نه اولين فتنه بوده است و نه آخرين آن خواهد بود، منتها چون بعضي از ما خيالمان راحت شده و قدري جو زده هم شده بوديم، قضايا را آسان گرفتيم که دشمن هم ضربه خودش را زد. شناخت فتنه ۸۸ يک موضوع بسيار مهم است و اينکه در نهم ديماه خاتمه يافت خودش معلول يک فرآيند است.
لزوم تبيين بيش از پيش فتنه بايد فتنه با ابعاد مختلف آن براي مردم تبيين شود تا هر جايي جوانان با فتنه مواجه شدند مواظب باشند؛ چرا که فتنه همچون ميدان مين در جبهههاست که تمام رزمندهها ميدانستند نبايد وارد ميدان مين شوند. رزمندگان در سراسر خط دفاعي ما نسبت به مين به طور کامل آگاه بودند و نه تنها به سمت مين نميرفتند بلکه مواظبت ميکردند اگر جايي ميديدند از فرماندهان ميخواستند که آن را خنثي سازند.
فتنه را بايد با مدلهاي کامل آن به خوبي تبيين کنيم که از اين به بعد تا ديديم اول بشناسيم و هم بتوانيم نشاني آن را داده و معرفياش کنيم. بعد از تبيين بايد تحليلهاي گوناگوني راجع به آن انجام شود که اصلاً چرا فتنه بوجود آمد و عوامل فتنهزا چيست؟!
حدود ۵۰ سوال ميتوان در اين زمينه مطرح کرد و جوابهاي متين براي آن پيدا کرد که با پاسخگويي شاخص بهدست ميآوريم تا هر جايي عوامل فتنه جمع ميشوند، پيشبيني کنيم؛ چرا که در آن موقع فتنه به سرعت اتفاق ميافتد.
بعد از تحليل، مرحله تطبيق است که جهات فراوان آن براي من و شما درس است. اينکه ما در کجاي اين موضوع قرار داريم و بحث عوام و خواص که سال ۷۴ آقا بيان کردند، مهم است.
آنجا خود ايشان ميفرمايد اين بحث را گفتم که خودمان را تطبيق دهيم که کجاي قضيه قرار داريم. حقيقتاً فتنه ۸۸ نشان داد که خيلي از ما در خانواده هم لطمهپذير هستيم. چه زن و شوهرهايي سر اين موضوع اختلاف پيدا کردند؛ برادر و خواهر، پدر و فرزند و استاد و شاگرد با هم بگومگو کردند؛ حتي در برخي مساجد امام جماعتها با مسجديها و بچه بسيجيها اختلاف پيدا کردند و ...
از اينجا پيداست که فتنه تا به کجا ريشه دوانيده بود و ما در قضيه تبيين دچار متشکل بوديم که فتنه ۷-۸ ماه به طول انجاميد؛ آن هم درست در زماني که بيداري اسلامي اتفاق افتاده بود و همه آنها چشم به ما دوخته بودند و آبروي نظام همينطور پايين و بالا ميشد.
لذا به نظام اسلامي ظلم شد، نظامي که حضرت امام(ره) فرمود حفظ آن از اوجب واجبات است. اينکه در اين ظلم چه کساني دخيل بودند موضوع بحث نيست. اما بايد وارسي کنيم که آيا ما در اشتعال فتنه دخيل نبودهايم و آسيب نرسانديم؛ اين معني تطبيق است.
دستاوردهاي ۹ دي اگر بخواهم دستاوردهاي ۹ دي را براي شما بيان کنم به يقين اولين آن افزايش معرفت بود. در قضيه فتنه ۸۸ از همه نهادها کساني را داريم که به خودمان گل زدهاند و اگر بخواهيم گل بيعيب در اين موضوع پيدا کنيم، تنها و تنها رهبري نظام هستند. عدهاي از خواص مردود شدند. همينطور در قشر دانشجو بعضي آسيبپذير شده بودند.
براي مظلوميت بسيج همين بس که عدهاي به اسم بسيج در واقعه کوي دانشگاه خون به دل رهبري کردند. تعداد آنها چند نفر بيشتر نبود اما همين تعداد را اگر مواظبت نکنيم، زياد ميشوند و اين خودش آسيب است. ما تا به حال نداشتيم که پايگاه بسيج را آتش بزنند ولي زده شد، اهانت به خيمه حسيني و محل ارادت به آلالله نداشتيم، ولي شد. نداشتيم که بسيجي را عريان کنند ولي در همين تهران اتفاق افتاد.
ارتقاء معرفت و بصيرت اينها آسيبهاي فراواني است که متأسفانه اتفاق افتاد اما در مقابل آسيبها دستاوردهايي نيز حاصل شد. دستاورد اصلي نهم دي ارتقاء معرفت و بصيرت بود. اما آيا اين بصيرت کافي است؟ يقيناً ناکافي است به خاطر اينکه فتنههاي بعدي اگر پيچيدهتر نباشد، کمتر نيست. لذا نبايد با شعار از کنار اين قضايا به راحتي عبور کرد.
مقام معظم رهبري در ديدار متوليان بزرگداشت حماسه نهم دي حدود ۱۰-۱۲ محور را بيان فرمودند که بايد تبيين شود؛ يکي حضور مردم است. واقعاً اگر مردم نباشند، اميرالمؤمنين عليهالسلام هم خانهنشين ميشود. امام امت ۱۵ سال طول کشيد تا از زندان و تبعيد برگردند چون که مردم ابتدا به اندازه کافي پشت سر ايشان نبودند، ولي آن وقت که مردم آمدند و در سال ۵۷ گفتند ميميريم، ميجنگيم، سازش نميپذيريم و آن زمان که مردم دست بيعت به ولي دادند، امام از پاريس به تهران ميآيد و در همين بهشت زهرا(س) ميگويد من به پشتوانه اين مردم تو دهن اين دولت ميزنم و دولت تعيين ميکنم و اين کار را کرد.
حضور در صحنه مردم اين بايد براي مردم تبيين شود چرا که آنها بايد نظام و انقلاب را نگه دارند. پيامبر خدا فرمود: من از ميان شما ميروم و دو امانت گرانبها ميگذارم؛ مراقب آن باشيد. امام هم فرمود با دلي آرام ميروم و با دل آرام رفت. فرمود از خارج نميترسم اما از اينکه در داخل وحدت و حضور مردمي کمرنگ شود و لطمه بخورد، نگرانم. پس دستاورد مهم ۹ دي حضور مردم در صحنه بود.
اين که آقا فرمود هرکس به هرکس رأي داده به وظيفهاش عمل کرده است و فرمود خط انقلاب ۴۰ ميليون رأي است. مردم را شقه شقه نکنيد. اين مشت چهل ميليوني بايد به دهان استکبار بخورد و خورد. يعني يک ظرفيت بسيار مهمي با انتخابات چهل ميليوني براي نظام اسلامي رقم خورد ولي با بيدقتي و بيتدبيري و بيخيالي برخي و در بخشهايي هم خيانت بعضي و تحت تأثير تلقينهاي خارجي، اين بزرگترين فرصت به بزرگترين تهديد تبديل ميشد که همان مردمي که حماسه ۴۰ ميليوني را خلق کردند دو مرتبه ۹ دي را خلق کردند و براي هميشه بساط داخلي و خارجي فتنهگران را جمع کردند. حضور مردم خيلي مهم است و اين را نبايد ما فراموش کنيم.
احساس تکليف شرعي احساس تکليف دستاورد بزرگي است. امام(ره) فرموده است که عمق اعتقادات ديني و نقش محرم را يادتان نرود. اينکه ايشان در جايي ديگر گفته اين محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است، واقعاً اين چنين است و ما نبايد نقش محرم و صفر را فراموش کنيم. حقيقتاً «يا حسين»، «يا عباس»، «يا زينب» و «يا زهرا» و «يا علي» نبايد در جامعه ما کمرنگ شود، بلکه بايد پررنگتر، هدفدارتر، دقيقتر و منسجمتر باشد.
هر چه قدر اينها عميقتر باشد به مراتب تأثيرش هم بيشتر است. سطحي نگاه کردن به ۹ دي باعث ميشود که ما عمق پيام اين روز را متوجه نشويم. اين حماسه دستاوردها و پيامهاي فراواني داشت، هم در داخل و هم در خارج. يعني هم در جهان اسلام و منطقه و هم در جهان غيراسلام. و لذا اگر اينها را به صورت جداگانه بررسي کنيم، آن موقع قضايا مشخص ميشود.
روشن شدن ضديت دائمي آمريکا با انقلاب اسلامي آمريکايي که نيش سردمداران آن بعد از قضيه انتخابات و وقوع فتنه باز شده بود و دار و دستههاشان خيلي راحت انتظار دست دادن و پيامرساني به بعضي از عوامل و جاي پاهايشان در داخل کشور ما را داشتند، با حماسه ۹ دي به قول معروف ماستهاي خويش را کيسه کردند.
رضوان خداوند بر شهيد بهشتي که فرمود به آمريکا بگوييد از دست ما عصباني باش و از اين عصبانيت بمير. اين همان آيه قرآن است که ميفرمايد «قل موتوا بغيظکم» به دشمنان بگوييد از غيظ ما بميريد.
۹ دي يک بار ديگر اين حقيقت که آمريکا شيطان بزرگ است را اثبات کرد و اينکه تا ما را نابود نکند دست بردار نيست و گرگي در لباس ميش هستند و به قول مقام معظم رهبري وقتي اينها دست دراز ميکنند مشت چدني دارند که روي آن دست کش مخملي کشيدهاند. همچنين براي بعضي از سادهانديشان داخلي ۹ دي اثبات کرد که وادادگي هيچ فايدهاي ندارد.
اتحاد تحت رايت ولايت پيام و دستاورد ديگر ۹ دي ضرورت و اتحاد و رها کردن گروهها بوده و اينکه دست ما بايد در دست رهبرمان باشد. همان راهبردي که حضرت امام براي ما تبيين کرد که پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملکت شما آسيبي نرسد. اينکه نامزدها هر کدام ميگويند مردم براي من آمدند حرفي واهي است و اينکه آقا فرمودند مردم با ۴۰ ميليون رأي براي نظام آمدند، صحيح است.
اگر قرار باشد کسي با نظام سر و کاري نداشته باشد يک نفر هم به او رأي نخواهد داد و بايد مثل بنيصدر از ايران با چادر فرار کند و به خارج بگريزد و اگر کسي هم رأي ميآورد به واسطه تأييد او توسط نظام است و گر نه خبري نيست.
لذا در ۹ دي ديديم که هيچ يک از ستادهاي نامزدها مردم را به ميدان نياوردند بلکه خود مردم به ميدان آمدند و عکس از هيچ نامزدي نبود و همگي يکپارچه شعار ميدادند «ما ياوران رهبريم.»
مقابله با قانونشکني يکي ديگر از پيامهاي اين حماسه اين بود که رهبر عزيزمان فرمود بنده بدعت قانونشکني و ديکتاتوري مقابل قانون را نميپذيرم و مردم هم پاي اين ايستادند و استقامت کردند.
پرسش و پاسخ * به نظر شما سران فتنه (موسوي، کروبي) و همچنين موسوي خوئينيها آيا در وقايع سال ۸۸ اسير جوزدگي شدند؟ يا اينکه از سالهاي قبل تربيت شده دشمنان بودند؟ - مقام معظم رهبري به من و شما توصيههايي فرمودند؛ از جمله اينکه دوست و دشمن را خوب بشناسيد و رفتارتان با دوست و دشمن جا به جا نشود. ايشان فرمود به نظر من اصل فتنه در خارج طراحي شده بود و بناي اين کار را داشتند. ولي ظرفيت آن را داخليها ايجاد کردند. لذا بسترساز شدند اينکه اين آقايان از قبل به قصد جنگ با جمهوري اسلامي و ناامني برنامهاي طراحي کرده باشند را بنده به شخصه نمي پذيرم اما در اينکه در بيدقتي کامل به توصيههاي امام و رهبر، خودشان را براي هميشه ضايع کردند و طرفداران خويش را تضعيف کردند شکي ندارم.
لذا اين آقايان به نظر من بسترساز بودند و در اين بسترسازي شدت و ضعف دارند. اگر از من راجع به راس فتنه سوال کنند موسوي و کروبي را نام ميبرم، به ويژه موسوي؛ چرا که کروبي باز کوتاه آمد اما موسوي ۱۷-۱۸ بيانيه پشت سر هم صادر کرد؛ مخصوصا بعد از داستان بيحرمتي به عاشورا. وي از حرمتشکنان به عنوان مردم خداجو نام برد!
بيشک اگر در انتخابات رياست جمهوري جاي رئيس جمهور فعلي اسم موسوي درميآمد، وارد اين بازيها نميشد. من فکر ميکنم اينها غفلتا آلت دست دشمنان شدند. بعد از اولين مصاحبه آقاي موسوي، قبل از اينکه براي انتخابات رياست جمهوري ثبت نام کند، بنده نقدي نوشتم و در خبرگزاري فارس موجود است. حرفهاي خوبي در مصاحبه وي بود و بعضا يکي دو نکته بيخود در مصاحبهاش عنوان کرد؛ از جمله اينکه در آن مصاحبه به شوراي نگهبان حمله کرد و اين همان خشت کجي شد که راه به بيراهه برد و از مسير خارج شد.
* مقام معظم رهبري فرمودند بصيرتافزايي کنيد. آقاي رسايي در مجلس نطقي راجع به فتنه داشته است و حالا دستگاه قضايي شاکي وي شده است. اين موضوع را چگونه تفسير و ارزيابي ميکنيد؟ - آقاي رسايي از دوستان بنده است که در دوران دوم خرداد فراوان کارهاي خوب انجام داده است، اما با ايشان اختلاف نظر هم دارم. مگر مقام معظم رهبري نفرمودند راجع به فتنه تبيين، نقد و بصيرتافزايي کنيد، اما اگر در جايي لجبازي، لجنمالي و اهانت بود، ديگر اسمش نقد و بصيرتافزايي نيست. اگر ايشان در گفتارش اهانت و توهين است يقين بدانيد خلاف فرموده رهبري عمل کرده است و اگر نيست خدا خيرش بدهد.
حتما قوه قضائيه و دادستان تهران که جانباز و از ميدانداران و سربازان ولايي است اگر اطلاعيه داده و گفتههاي آقاي رسايي را خلاف قانون دانسته است، بايد آقاي رسايي اندکي تفکر کند؛ چرا که به هيچ عنوان نبايد بهانه به دست دشمنان بدهيم و جامعه را متشنّج کنيم و هنوز يک ماه از سخنراني حضرت آقا نگذشته که فرمودند از امروز تا زمان انتخابات هرکس که تحريک احساسات مردم کرده ووحدتشکني کند خيانت کرده است. پس خيلي بايد همگي دقت کنيم چرا که اين بيان، همه را شامل ميشود.
* آيا به نظر شما در آينده هم با فتنهاي جديد رو به رو خواهيم بود؟
- صد درصد وجود خواهد داشت؛ چرا که دشمن دستبردار نيست و لذا هميشه در جنگ با دشمن هستيم و از اين نبايد مطلقا غافل باشيم، منتها انتظار نداشته باشيد که حتما اين فتنه در انتخابات رياست جمهوري اسلامي اتفاق بيفتد. بلکه دشمنان طراحيهاي مختلفي دارند و مترصد موقعيتي هستند تا فتنههاي خويش را عملي سازند.
* آيا به نظر شما اين که گفته ميشود افرادي مثل موسوي از اعضاي فراماسونري بودند، حقيقت دارد؟
- خودشان اين موضوع را انکار ميکنند؛ ولي ما هم نبايد جاهايي که سند محکمي براي آن نداريم پافشاري کنيم. آقاي موسوي خدماتي داشته است و در انتخابات هم بدترين رفتار را کرده است. اگر کسي در جايي زمين خورد و به بيراهه رفت، نبايد گذشته او را پايمال کنيم. بالاخره زبير هم سيفالاسلام بود و اين لقب را پيامبر(ص) به او داده بود ولي آن وقتي که لغزيد، سابقهاش و عملکردش در قبل از آن را که نميتوانيم انکار کنيم. ما هم دوست داريم که آقايان کروبي و موسوي مثل حر شوند و خودشان به انقلاب برگردند و ابراز پشيماني از کردار خويش کنند. من يقين دارم که توسط ملت و نظام بخشيده ميشوند.
* سيد محمد خاتمي ميتوانست جلوي فتنه را بگيرد و اين کار را نکرد. نظر شما چيست؟ - خاتمي اگر ميتوانست اين کار را ميکرد. به قول شاعر اگر قوتي داشت کمر خود راست ميکرد. ممکن است تاثيرگذار باشد ولي اصلا نميتوانست از فتنه جلوگيري کند. او در زمان رياست جمهوري خودش مگر توانست افراطيهاي کابينه خودش را تسليم کند؟ فراموش نکردهايم که در يکي از ديدارهاي خاتمي با آقا، حضرت آقا به صورت خيلي ظريف به وي فرمود که رئيس دفترت را عوض کن و علي آقاي خاتمي (برادرت) را رئيس دفتر بگذار. البته خاتمي همين کار را کرد. البته در فتنه خاتمي ميتوانست اطلاعيه بدهد و خودش را نجات بدهد و نکرد. ليکن او الان خودش گرفتار است و مردم باور ندارند که او با دستآموزهاي آمريکايي فاصله گرفته است.